بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
وقتی فهمیدم اون از این طبقه رفته، فوری رفتم سمت مادرم و دستاش و باز کردم... تا من و دید گفت فاطمه خوبه؟؟؟
گفتم آره. هیچ جای نگرانی نیست...
هم زمان فیروزفر سر رسید.
بهش گفتم:
«خواهشا برو پایین بمون جلوی ساختمون و مدیریت کن... تیم های مربوط به خودت و از اونجا هدایت کن. فقط داری میری پایین مواظب خودت باش. چون اون نامرد همین دور و بر هست و کمین کرده.»
فیروزفر فوری برگشت پایین و منم به دوتا از بچه های نیروی مخصوص گفتم شما بامن بیاید بریم دنبال اون پسره. چون احتمالا اون رفته طبقه بالا.
- ۰ نظر
- ۰۷ اسفند ۹۷ ، ۱۱:۰۰