مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانم آرزوست!...

۱ مطلب در خرداد ۱۴۰۱ ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

سر اذون تازه رسیدم باب الجواد. دیدم اگه بخوام برم سمت آسایشگاه دیر میشه و بچه ها برای نماز جماعت صبر نمیکنن و از طرف دیگه از نماز جماعت توی صحن هم جا میمونم.

گفتم همینجا توی صحن جامع رضوی نمازم رو به جماعت میخونم.

نیت کردم و نماز مغرب رو شروع کردیم.

قبل از شروع نماز مکبر، امام جماعت رو معرفی میکنه ولی من طبق معمول حواسم نبود.

همین که امام جماعت تکبیرة الاحرام رو گفتم و نماز رو شروع کردم، از لهجه شیرین و لحن باصفاشون فهمیدم که حاج آقا راشد یزدی امام جماعت هستن.

نماز اول تموم شد.

یک بین الصلاتین مختصر و تعقیبات، آماده شدیم برای نماز عشاء ...

نماز دوم هم تموم شد یکی از خدام پرید پشت میکروفن و شروع کرد به خوندن زیارت امین الله

منم دیدم اگه بخوام امین الله رو هم با جماعت بخونم، دیر میشه و به موقع سر شیفت حاضر نمیشم.

این شد که بلند بشم و بدو بدو برم و بشینم کنار حاج آقا

سرشون پایین بود و داشتن تعقیبات نماز عشا رو میخوندن

- پرسیدم حاج آقا فرصت دارین سوالی بپرسم؟

+ سوالت رو بپرس من که همینجا هستم!

و شروع کردم یه سری مشکلات شخصیم رو براشون توضیح دادم

دو دقیقه بیشتر طول نکشید که سرشو بلند کرد و با اون چشمای باصفاش نگام کرد و گفت:

+ اگر خیر دنیا و آخرت رو میخوای به اینا عمل کن:

  • نماز اول وقت
  • سوره یاسین
  • [متاسفانه چون خیلی گذشته سومیش رو یادم رفته!]
  • ۰ نظر
  • ۲۲ خرداد ۰۱ ، ۱۵:۰۰
  • ۱۸۲ نمایش | میـMiRـرزا
مهربانستان
آخرین نظرات