ترسیم برنامه میان مدت و بلند مدت | چگونه برنامه ریزی کنیم؟
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
همانطور که از عنوان مطلب مشخص است، بعد از مدت نسبتا طولانی از آخرین فعالیت وبلاگ، تصمیم به نوشتن این مطلب با الگوگیری از راهنمایی چند خطی یکی از دوستان برای شما آماده شده است.
این نوشته به مرور کامل خواهد شد ...
◄ تعیین الگو
قطعا برای رشد، تعالی و رسیدن به درجات بالا و حرکت رو به جلو نیاز است تا الگو و معیاری مشخص شود. حال این الگو و معیار باید ذو ابعاد باشد. به این سخن که علاوه بر هدف غایی که در انتهای برنامه تکامل حاصل میشود، باید خود آن مسیر نیز سازنده باشد.
تمامی اجزای آن الگو و بخشهای مختلف آن معیار خود سازنده باشد. چرا که نمیتوان با مقدمات معیوب به نتیجه مطلوب رسید!
← مصادیق الگو
الگو که به عنوان معیار و زیرساخت برنامه مدون قرار میگیرد، به صورت معمول و متعارف از چند نوع خارج نیست؛
+ الگو قراردادن یک شخص
تکیه زدن به یک شخص و الگو قرار دادن وی به عنوان تنها مسیر ترقی در نگاه اول شاید درست و پسندیده و خارج از هر عیب و کاستی باشد، ولیکن با بررسی و نگاه دقیقتر برخی از حفرهها و نقاط نقص آن به چشم خواهد آمد. چرا که انسان به ما هو انسان، خالی از عیب نیست! البته این ادعا با قانون خلقِ کامل و بیعیب انسان منافات ندارد، بلکه با وجود موهبت و قدرت اختیار در وجود انسان تطابق دارد.
از همین جهت اشخاص و افرادی را میتوان به عنوان معیار و الگو در فرآیند رشد قرار داد که از هرگونه خطا، اشتباه و حتی لغزش مصون باشند که به دیگر سخن مراد همان معصومان هستند که بیشک بهترین و تنهاترین انسانها برای انتخاب به عنوان الگو زندگانی میباشند.
+ الگو قراردادن یک شخصیت
با توجه به تعریف و نکاتی که در بخش قبل بیان شد، قراردادن یک شخص به عنوان تنها الگو برای اخذ معیار فقط از میان معصومان امکانپذیر است. چرا که در میان باقی افراد امکان بروز خطا و اشتباه وجود دارد و همین امر باعث عدم صلاحیت برای غیرمعصوم میشود.
اما اگر صفات ارزندهای که در نظر عقلا و صاحبان بصیرت مورد تایید است را از چند فرد و شخصیت گردآوری و جمعآوری کرد، میتوان به صورت بالقوه و نظری به یک شخیصت واحدی رسید که توانایی و پتانسیل الگو قرار گرفتن را داراست! در حالی که معایب مورد قبلی را نداشته باشد.
صفاتی مانند؛ اطاعت پذیری، ولایتمداری و ولایتپذیری، بصیرت، حُسن خُلق، کمک به هم نوع، وظایف اجتماعی و ... از این دسته از صفات هستند.
+ الگو قراردادن مجموعه صفات (موضوعی)
به جهت پیشرفت و رشد در حالات و صفات خاص، لازم است مصادیق و نگرشهای مختلفی از آن را البته با قید صحت و پسندیده بودن، مد نظر و جمع آوری کرد. به عنوان مثال برای رشد در ویژگیهای صبر، نظم، ایثار، علم و ... میتوان به جای مراجعه به اشخاص متصف به این اوصاف، به دنبال مجموعه افرادی گشت و صرفا همان ویژگی صبر، نظم، ایثار، علم و ... را اتخاذ کرد.
البته که در این نوع، میتوان این ادعا را داشت که به علت متعدد بودن الگوها، جامعیتی در آن صفت پیدا خواهد شد. همچنین درصد موفقیت و سازگاری با معیارهای مد نظر فرد بیشتر خواهد شد چرا که در صورت مغایرت با برخی از مصادیق در مرحله عمل، موارد دیگری برای اجرا وجود دارد.
+ الگو قراردادن با هدف انجام دستورات
در دو مورد گذشته، میتوان ادعا کرد که رابطه بین فردی که به دنبال الگوست و ماهیت الگو؛ نیاز رسیدن به آن نتیجه، دست پیدا کردن به هدف و یا طی مراحل رشد و ترقی میباشد. در حالی که در این مورد هدف چیزی فراتر و عالیتر است و آن اجرایی کردن دستورات وارده در جوانب مختلف اعم از ایدئولوژی و مادی است.
به زبان ساده در موارد قبلی صرفا از پایین به بالا مراتب رشد برنامه ریزی میشود ولی در الگو قرار دادن با هدف انجام دستورات، مراتب از بالا به پایین است.
البته در این مورد این نکته حائز اهمیت است که رشد بر اساس خواسته مولا، آمر و یا فرد بالادستی از جایگاه ارزشی بیشتری برخوردار است.
بعدا نوشت
نگاه رشد در تمامی مراحل باید در نظر گرفته شود.
به عنوان مثال اگر الگو، معیار و برنامهای برای امور شخصی طرح ریزی شده است، پس از گذشت برههای برنامه مذکور، حتما باید بُعد اجتماعی و رشد، درک و پیشرفت در جامعه نیز دیده شود تا به عنوان یک برنامه مدون برای رشد مطرح شود.
همچنین با توجه به بعد معنوی انسان، لازم است تا موازی با برنامه ریزی رشد مادی، امور معنوی در تمامی مراتب در نظر گرفته شود. دقت و مراقبت در امورات معنوی، پیشرفت جنبه مادی برنامه را دو چندان میکند.