بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
خوبه شما هم بدونید که من از بچگیم به طرز وحشتناکی گلوی دیگران و چنگ میزدم میگرفتم. چون در هیچ صورت گلوی کسی و نمی گیرم مگر اینکه اون لحظه خون به مغزم نرسه و فوق العاده عصبی باشم. اینجا هم در قبال تروریست آمریکایی اون حالت و داشتم. برای من کشتن اون مهم نبود. برای من گرفتن قطعه مهم بود. هر چند قصدم این بود در انتها یه بلایی سرش بیارم که یک جا نشین بشه. اما خب این کارها برای مرحله ی آخر بود. چون این حروم زاده خیلی از بچه های ما رو شهید و مجروح کرده بود با تیمش. دلم میخواست میکشتمش. ولی بهش نیاز داشتم.
- ۰ نظر
- ۲۷ آذر ۹۷ ، ۱۱:۰۰