مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانم آرزوست!...

۵۵ مطلب با موضوع «مستند امنیتی عاکف :: سری اول» ثبت شده است

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت سیُم 30

اومدن دفترم و نشستیم.

شروع کردم:

بسم الله الرحمن الرحیم.

+سیدرضاجان بهم بگو توی این یکی دو روزی که اونور بودم من، چی کار کردی؟

  • ۰ نظر
  • ۱۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۳۴۰ نمایش | میـMiRـرزا

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و نهم

یه چیزی به ذهنم رسید.

به داخل خاک ایران پیام فرستادم:

110_101 : غذا روی اجاق هست؟ میخوام وقتی اومدم با کباب بزنم.( 110 من بودم و این کد یا همون متنی که فرستادم یعنی من دارم میام ایران.)

  • ۰ نظر
  • ۱۴ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۳۰۰ نمایش | میـMiRـرزا

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و هشتم

بلند شدم . یه تیپ رسمی با کروات زدم. اومدم توی پارکینگ خونه یه ماشین از قبل برام تدارک دیده بودند و سوارش شدم و رفتم به مکانی که میگفتند متِی والوک اونجاست.

  • ۰ نظر
  • ۱۲ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۴۱۰ نمایش | میـMiRـرزا

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و هفتم

توی اداره بودم که دیدم افضلی تماس گرفت. گفت:

طبق بررسی های اولیه ما، و اخباری که منابع مستقر در کف خاک دادند، و شما روی اون شخص در ادامه پرونده قبلی مشکوک شدید، باید عرض کنم شخص مورد نظر در فلان شرکت و در فلان نقطه در پاریس مستقر هست.!!

  • ۰ نظر
  • ۱۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۴۲۸ نمایش | میـMiRـرزا

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و ششم

نکته: یادتونه گفتم میخواستیم بریم مشهد از در خونه که اومدم بیرون، احساس کردم خیابون منتهی به کوچمون چندتا آدم دیدم که مشکوک می زدند؟؟ حاصلش شد این.

بگذریم.

  • ۰ نظر
  • ۰۸ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۲۳۳ نمایش | میـMiRـرزا

بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و پنجم

رفتم  نزدیک میز حاج کاظم ایستادم بدون سلام علیک گفتم:

+حاجی این چه وضعشه؟

_بشین عاکف. صداتم بیار پایین.

  • ۰ نظر
  • ۰۶ ارديبهشت ۹۷ ، ۰۹:۰۰
  • ۱۴۰۰ نمایش | میـMiRـرزا
مهربانستان
آخرین نظرات