بسم الله الرحمن الرحیم
#مستند_داستانی_عاکف قسمت بیست و یکم
حدود بیست و پنج روز به این شکل گذشت.
یه شب ساعت 9:00 شب بود. باید میرفتم دنبال فاطمه. تیم مراقبتم سه تاموتوری بودند که یکیشون با موتور از جلو میرفت و دوتا دیگه باموتور از پشت سر می اومدند. البته به شکلی که فاصله حفظ بشه و همه چیز عادی باشه.
- ۱ نظر
- ۲۹ فروردين ۹۷ ، ۰۹:۰۰