عوام به معنای واقعی کلمه!
بسم الله الرحمن الرحیم
سلام
مدتی هست که اینجا دست به صفحه کلید نشدم و چیزی ننوشتم!
امروز شهادت اسوه سجود و بندگی، حضرت امام علی بن حسین علیهما السلام است. شهادت یادگار کربلا و واقعه عاشورا!
خب یکی از مباحثی که امروز تقریبا در دنیای مجازی و واقعی سروصدا به پا کرد، مجروح شدن طلبه مشهدی (حجت الاسلام تولایی) به دست تفکری که قدرت تفاوت و فرق گذاشتن ندارن!
بله جماعتی که هنوز توانایی تمییز و جداکردن حق از باطل رو ندارند.
جالبه، داشتم توی یکی از شبکه‌های اجتماعی اخبار و اتفاقات جامعه رو مرور میکردم که یه خبر دیگه ای از شهرهای شمالی منتشر کرده بودند:
اینکه یکی از روحانیون مردمی که به نوعی چهره محسوب میشن از خدمت در مناطق محروم برگشته بودند به شهر خودشون و قصد داشتند قبل از رفتن به خانه ماشین خودشون رو که در مسیر روستاها خاکی شده بوده رو توی کارواش بشورند. که بعد از ورود به کارواش فردی به ایشون حمله ور میشه و ایشون رو زیر مشت و لگد میگیره تا جایی که عمامه از سر ایشون میفته و ...
بعد نظراتی که زیر این مطلب نوشته بودند برام جالب بود!
اینکه این روحانی رو در مقام حق قضاوت میکردند و از عملکرد مثبتش در جامعه حمایت میکردند ولی از طرف دیگه به دلیل پوشیدن لباس روحانیت و طلبگی، ایشون رو مذمت میکردند!
که چون روحانی نماهای بسیاری بر خلاف اسلام حرکت داشتند و به جای اجرای دستورات دینی و تفکرات اسلامی عمل کردند، پس این لباس منفور شده و جامعه با این لباس مشکل داره!!!
اساسا این حرف غیرمنطقی و میشه گفت غیر عقلانی هست.
جامعه ای که هنوز قدرت تشخیص نداره و نمیتونه بین میش و گرگی که فقط لباس میش بر تن کرده تفاوت قائل بشه، به نظر شما حقش نیست که توسط همین گرگان دریده بشه؟
واقعا از این همه حماقت گاها تعجب میکنم که چرا بیشتر مردم ما قدرت تشخیص حق و باطل رو ندارند؟
چرا بین دوست و دشمن نمیتونند فرق بذارند؟!
نمیتونند بین منافق که امروزه پنجه های خونیش از آستین زده بیرون و بین هم پیمانان خودشون فرق بذارند؟
خبر فوت این طلبه با وجود سه تا بچه ی کوچیکی که داشت واقعا دردناک بود...!
متاسفانه خبر های بد این روزا زیاده