مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانستان

در حال حاضر اینجا دفتریست که مَسندی شده تا نگاره‌های من ثبت شوند!

مهربانم آرزوست!...

یک عاشقانه و صد پند و درس

چهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ - ۱۳:۰۰

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام

در این دوران که کم‌کمَک داره شکل و شمایل یک دهکده جهانی و خانه‌ای بزرگ رو به خودش می‌گیره، که اگر کسی در گوشه‌ای از این خانه حرف و سخنی داشته باشه، با کمی مشقت به آن‌طرف خانه می‌رساند که همین یکی از ملزومات حضور حضرت یار است!

بماند که عشق چیست! عده‌ای تحرکات هرمونی می‌نامندش و گروهی دیگر تمایلات عاطفی.

هرچه هست، پدیده‌ایست که باید مهار شود. آن هم به درستی!

اگر پا به سن و سال هم گذاشته باشید، تقریبا غیرممکن است که جملات و پیام‌های عاشقانه رو در قالب‌های مختلف نشنیده و یا ندیده باشید.

بزرگان و گذشتگان الگوهای خوبی برای مهار این اسب سرکش در نهایت ادب و آداب هستند.

از نحوه برخورد امیرالمومنین علی بن ابیطالب با صدیقه طاهره گرفته تا نامه عاشقانه امام روح الله به همسر گرامی‌شان.

باشد تا در فرصتی مناسب چند خطی هم به قدر بضاعت در بزرگی زندگانی حضراتشان بنویسم.

اما امروز قصد دارم تا از نامه‌ای عاشقانه برای شما بنویسم که مشهور است در صد سال اخیر، بانویی جوان برای همسرش که جهت تحصیل امر طبابت به خارج از کشور رفته، نامه نوشته است. گفته شده این نامه در کتابخانه وزیری یزد نگهداری می‌شود.

خواندن این نامه خالی از لطف نیست.

لطفا به نکات اخلاقی و ادبی و دینی که در لابلای جملات این نامه موج می‌زند دقت کنید!


بسم المعطّرٌ الحبیب

تصدقت گردم، دردت به جانم، من که مُردم وُ زنده شدم تا کاغذتان برسد.

این فراقِ لا کردار هم مصیبتی شده

زن جماعت را کارِ خانه وُ طبخ وُ رُفت و روب وُ وردار و بگذار نکُشد، همین، بی‌همدمی و فراق می‌کُشد.

مرقوم فرموده بودید به حبس گرفتار بودید، در دلمان انار پاره شد. پری‌دُخت تو را بمیرد که مَردش اسیر امنیه‌ چی‌ها بوده و او بی‌خبر، در اتاق شانهٔ نقره به زلف می‌کشیده.

حیّ لایموت به سر شاهد است که حال و احوال دل ما هم کم از غرفهٔ حبسِ شما نبوده است.

اوضاع مملکت خوب نیست؛ کوچه به کوچه مشروطه‌ چی چنان نارنج‌ هایی چروک و از شاخه جدا، بر اشجار و الوار در شهر آویزانند وُ جواب آزادی خواهی، داغ و درفش است وُ تبعید و چوب و فلک.

دلمان این روزها به همین شیشهٔ عطری خوش است که از فرنگ مرسول داشته‌ایدُ شب به شب بر گیس می‌مالیم.

سَیّد محمود جان، مادیان یاغی و طغیان‌گری شده‌ام که نه شلاق و توپ و تشر آقاجانمان راممان می‌کند و نه قند و نوازش بیگم باجی. عرق همه را درآورده‌ام و رکاب نمی‌دهم، بماند که عر خودم هم درآمده.

می‌دانید سَیّدجان، زن جماعت بلوغاتی که شد، دلش باید به یک‌ جا قُرص باشد، صاحب داشته باشد، دلِ بی‌صاحاب، زود نخ‌کش می‌شود، چروک می‌شود، بوی نا می‌گیرد، بید می‌زند.

دلْ ابریشم است.

نه دست و دلم به دارچین‌نویسی روی حلوا و شُله‌زرد می‌رود، نه شوق وَسمه وُ سرخاب وُ سفیدآب داریم.

دیروزِ روز بیگم باجی، ابروهایمان را گفت پاچهٔ بُز. حق هم دارد، وقتی که آنکه باید باشد و نیست، چه فرق دارد، پاچهٔ بُز بالای چشم‌مان باشد یا دُم موش و قیطانِ زر. به قول آقاجانمان؛ دیده را فایده آن است که دلبر بیند.

شما که نیستید وُ خمرهٔ سکنجبین قزوینی که باب میلتان بود بماند، در زیر زمین مطبخ و زهر ماری نشود کار خداست. چلّه‌ها بر او گذشته، بر دل ما نیز.

عمرم روی عمرتان آقا سَیّد، به جدّتان که قصد جسارت و غُر زدن ندارم، ولی به واللّه بس است، به گمانم آنقدری که در فاکولتهٔ طب پاریس طبابت آموخته‌اید که به علاج بیماری فراق حاذق شده باشید، بس کنید، به یزد مراجعت فرمایید وُ به داد دل ما برسید، تیمارش کنید وُ بعد دوباره برگردید.

دلخوشکُنکِ ما همین مراسلات بود که مدّتی تأخیر افتاد وُ شیشهٔ عطری که رو به اتمام است.

زن را که می‌گویند ناقص‌العقل است، درست هم هست؛ عقل داشتیم که پیرهن‌تان را روی بالش نمی‌کشیدیم وُ گره از زلف وا کنیم وُ بر آن بخُسبیم. شما که مَردید، شما که عقل‌تان اَتّم وُ اَکمل است، شما که فرنگ دیده‌اید وُ درس طبابت خوانده‌اید، مرسوله مرقوم داریدو بفرمایید این ضعیفهٔ ناقص‌العقل چه کند؟!

تصدّقت پری‌ دُخت

بوسه به پیوست است


نظر شما چیست؟

  • ۹۸/۰۱/۲۸
  • ۱۰۵۳ نمایش | میـMiRـرزا

نظرات (۱)

  • جمال آسایس
  • متاسفانه مطلب بالا برگرفته از کتاب آقای عسگری است و در فضای مجازی به عنوان مطلب مستند باز نشر شده لینک زیر اصل ماجرا را مشخص کرده است
    http://khorasannews.com/Newspaper/MobileBlock?NewspaperBlockID=647937
    پاسخ:
    تشکر

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    مهربانستان
    آخرین نظرات